12 بهمن؛ بازگشت امام خميني به ايران، آغاز دهه فجر
بازگشت امام خميني (ره) به ايران واقعهاي در جريان انقلاب ۱۳۵۷ است كه طي آن در ۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷ امام خميني (ره) پس از ۱۴ سال تبعيد به ايران بازگشت و در تهران مورد استقبال قريب به سه ميليون ايراني قرار گرفتاين روز در تقويم رسمي با عنوان روز آغاز دهه فجر، مشخص شده است.
امام خميني رحمه الله در فرودگاه مهرآباد در بخشي از سخنانش با بيان رمز پيروزي فرمودند: «ما بايد از همه طبقات ملت تشكر كنيم كه اين پيروزي تا اينجا به واسطه وحدت كلمه بوده است. وحدت كلمه مسلمين، همه، وحدت كلمه اقليت هاي مذهبي با مسلمين، وحدت دانشگاه و مدرسه علمي، وحدت روحاني و جناح سياسي. ما بايد همه اين رمز را بفهميم كه وحدت كلمه، رمز پيروزي است و اين رمز پيروزي را از دست ندهيم».
مهم ترين پيامدهاي بازگشت امام خميني به ايران:
دو حادثه، از مهم ترين پي آمدهاي بازگشت امام خميني رحمه الله است كه به سرعت موجب پيروزي انقلاب اسلامي شد: انتصاب دولت موقت و بيعت نظاميان با امام خميني رحمه الله . امام خميني در 26 دي ماه در آستانه خروج شاه از كشور اعلام كرد كه ما دولت را به همين زودي اعلام خواهيم كرد. در پانزده بهمن، نخست وزيري مهندس بازرگان به تصويب شوراي انقلاب رسيد.
عطيه ي الهي
وقتي بهمن پنجاه و هفت رسيد، روزها به شتاب از پي آمدند و فرصتي براي تيرگي باقي نگذاشتند؛ چنان كه شب ها فانوس فريادهاي «الله اكبر» بر بام سرنوشت اين ملت، درخششي دو چندان يافت. هنوز بهمن به نيمه ي خود نرسيده بود كه فرشته ي موعود انقلاب در آسان خدايي كشور بال گشود و عطر كلامش جان فرزندان ملت را حيات دوباره اي بخشيد. امام آمد و انقلاب به لبخند پيروزي دل سپرد و دهه ي فجر، شكوه جاودانه اش به رخ طاغوتيان كشيد. خداوند متعال با دست هاي روح اللهي خود به ياري ما آمد. خورشيد در جشني بي غروب بربام روشن جهان ايستاده بود و تولد جمهوري گل محمدي را، نظاره مي كرد.
هلهله ي پيروزي در گوش خانه ها و خيابان ها پيچيد و عطر گلاب و صلوات، جان عاشقان را سرمست كرد و صميمي ترين فصل زندگي ما در بهمن آغاز شد و در سايه سار خورشيدي ترين مرد قرن با بارگاه تفضل و رحمت الهي راه يافتيم و جشن روشن آزادي را به بركت اين عطيه ي الهي، به تماشا ايستاديم.
خوش آمدي «روح الله»!
ميآيد؛ بر بام بلند آرزو و به جستوجوي شهيداني كه مسيرش را با خون خويش مطهر كردند.
خانههاي قلبمان، شانههاي مهربان او را ميجويند تا در سايه خورشيدياش، طعم خوش آزادي را بچشند.
اگرچه سيه مستان شب، با خنجر ظلم، سپيداران باغ را سر بريدهاند، دست نوازش باغباني چون روح خدا، نگاهي سبز را به درختان آرزوهايمان باز ميگرداند.
خوش آمدي به وطن؛ پرسوختگان منتظرت، چشمانتظار دست نوازش تواند كه از بام بلند ديدار، بر خاطر مجروحشان بكشي، اي روح خدا!
طلوع فجر
اينك، برخيزيد اي شهيدان راه خدا؛ باغبان سبز عاطفه، براي دوباره روييدن دانه سرخ وجودتان، به ديدار آمده است. برخيزيد كه ذوالفقار عدالت، در دست فرزند علي است! امروز، پرچم سه رنگ وطن، با نام سبز روح الله آغاز ميشود و با سپيدي صبح آزادي و سرخي خون عدالت خواهان، در ميآميزد تا بر قلّههاي رفيع شرافت و صداقت سرزمينمان برافراشته شود. مبارك باد طلوع فجر، در گلزار وطن.
آن روز، پرنده آهنين، حامل فرشتهاي بود كه بر فرودگاه چشمان منتظرانش مينشست و جادهها، شاخه شاخه گل در مسيرش ميريختند تا باغبان بازگشته از سفر را استقبال كنند. گلها، اشارهاي سرخ بود براي رسيدن او به بهشت زهرا؛ آنجا كه جوانان عاشق، قطعه به قطعه عشق خود را با نام و تاريخ شهادت، بر مزار پاكشان امضا كرده بودند.
|